هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، غزلی عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، رنجهای عشقی، و ناامیدیهای زندگی سخن میگوید. او از زیباییهای طبیعت و معشوق یاد میکند، اما در عین حال از دردها و رنجهای عشق نیز شکوه میکند. شعر پر از تصاویر شاعرانه و استعارههای زیباست که احساسات عمیق شاعر را بیان میکنند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عارفانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم و استعارههای بهکاررفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۱۳
خوش آن که جوش دیده بیهوده بین نبود
نقش ستم در آینهها خوشنشین نبود
ایمن به باغ عصمت خود میچمید حسن
در زیر هر مژه نگهی در کمین نبود
خوش میگذشت از شکن شانه زلف دوست
بر هیچ تار آن گره کفر و دین نبود
بگداخت ناله بر لب بلبل ز نالهام
این شعله گرم بود ولی این چنین نبود
دستم ز جیب چاک به دل میکشید دوش
کامشب خروش و ولوله در آستین نبود
عمرم تمام صرف فغان گشت و سوختم
کاول فغان چرا نفس واپسین نبود
گشتم شهید و از کرم غم در آتشم
بودم گمان مغفرت اما یقین نبود
نازم به پاسبانی عصمت که دوست را
در بزم شب نشان نگه بر جبین نبود
بوی نشاط نیست فصیحی درین بهار
گویی که هیچ تخم طرب در زمین نبود
نقش ستم در آینهها خوشنشین نبود
ایمن به باغ عصمت خود میچمید حسن
در زیر هر مژه نگهی در کمین نبود
خوش میگذشت از شکن شانه زلف دوست
بر هیچ تار آن گره کفر و دین نبود
بگداخت ناله بر لب بلبل ز نالهام
این شعله گرم بود ولی این چنین نبود
دستم ز جیب چاک به دل میکشید دوش
کامشب خروش و ولوله در آستین نبود
عمرم تمام صرف فغان گشت و سوختم
کاول فغان چرا نفس واپسین نبود
گشتم شهید و از کرم غم در آتشم
بودم گمان مغفرت اما یقین نبود
نازم به پاسبانی عصمت که دوست را
در بزم شب نشان نگه بر جبین نبود
بوی نشاط نیست فصیحی درین بهار
گویی که هیچ تخم طرب در زمین نبود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.