هوش مصنوعی: این شعر از فصیحی مسکین بیانگر درد و رنج عاشقانه و عرفانی است. شاعر از دل‌شکستگی، صبر ناپایدار، و غم‌های عشق می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم دینی و کفر دارد و از زندگی گذرا و مرگ نیز سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیم دینی و کفر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۵

دل را دگر در کین ما بر لب چه نفرین می‌رود
کز سینه تا گوش اثر بر دوش آمین می‌رود

دست غروری چاک زد پیراهن صبر مرا
کش ناوک ناز از کمان لبریز تمکین می‌رود

گشتم شهید غمزه‌ای کز زخم گل می‌رویدم
نعشم نهان در خون دل از بیم تحسین می‌رود

برگ گل نومیدیم دریای خون در دل گره
آیدنسیم ار سوی من چون شعله رنگین می‌رود

از دولت زنار ما کفر آن چنان آباد شد
کز کعبه تا دیر مغان دین از پی دین می‌رود

مسکین فصیحی دوش جان می‌داد و می‌نالید غم
کامشب چراغ زندگی ما را ز بالین می‌رود
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.