هوش مصنوعی: این شعر از مولانا یا شاعری عارف‌مسلک است که مضامین عرفانی و اخلاقی را با استفاده از استعاره‌های زیبا بیان می‌کند. شاعر از سوختن در راه عشق، قناعت، بخشش، و روشن‌بینی سخن می‌گوید و مخاطب را به یادگیری از طبیعت و تجربیات زندگی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی استعاره‌ها نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۱۲۹

گرت بود جگری سوختن ز داغ آموز
ورت هوای شکفتن بود ز باغ آموز

چو روزگار شود تیره بر تو روشن شو
طریق ما ز گهرهای شب چراغ آموز

به نکهتی ز گلستان دهر خرم باش
تو کیمیای قناعت هم از دماغ آموز

فروش جسم و ز بازار شعله جان بستان
وگر ندانی این شیوه از چراغ آموز

به جان مضایقه با دشمنان خویش مکن
بیا به میکده و همت از ایاغ آموز

چنان بخند که لب هم نگردد آگه از آن
ادب ز انجمن شاهدان باغ آموز

مریز داغ به صحرا مرید گلشن باش
ترا که گفت فصیحی روش ز زاغ آموز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.