هوش مصنوعی: این شعر از مولانا یا شاعری عارف‌مسلک است که مفاهیمی مانند عشق، فداکاری، رهایی از تعلقات دنیوی، و تسلیم در برابر عشق الهی را بیان می‌کند. شاعر از مخاطب می‌خواهد که اشک، آبرو، و حتی دل خود را در راه عشق بفروشد و به دنیای مادی وابسته نباشد. همچنین، اشاره‌ای به داستان یوسف و زلیخا دارد که نماد عشق زمینی و الهی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات عاشقانه (مانند داستان یوسف و زلیخا) نیاز به درک ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۳۶

متاع اشک گر آتش بود برو بفروش
وگرنه از مژه بستان برو به جو بفروش

چو کاروان هوس دررسد ز راه حرم
بگیر ذلت و صد چشمه آبرو بفروش

برهنه شو چو گل داغ و از خزان مندیش
به هر بها که ستانند رنگ و بو بفروش

شود گر از کرم عشق مو به مویت دل
به نیم غمزه آن چشم فتنه‌جو بفروش

متاع زهد کسادست سوی میکده بر
به خنده قدح و گریه سبو بفروش

مرو به رسته مصر ار روی زلیخاوار
چو بنده‌ای بخری خویش را بدو بفروش

زبان شعله فصیحی بخر درین بازار
به نرخ ناله جانسوز گفتگوی بفروش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.