هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از درد فراق و غم عشق می‌نالد. او از شب‌های تب‌آلود و گریه‌های بی‌پایان خود می‌گوید، از شرم و عجز در برابر معشوق سخن می‌راند و از ناتوانی در رسیدن به آرزوهایش شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. درک کامل این اشعار نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت از ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۱۴۵

چون ابر شب ز آتش تب می‌گریستم
از ترکتاز برق طرب می‌گریستم

جان داد و بوسه بر لب تیغ غمی نزد
بر تیره روزگاری لب می‌گریستم

گستاخ جان نثار تو می‌گشت دوش و من
در گوشه‌ای ز شرم ادب می‌گریستم

حسنش فزون ز حوصله بینش است و من
بر عجز دیده شب همه شب می‌گریستم

او در کنار دیده فصیحی و تا سحر
من همچنان ز جوش طلب می‌گریستم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.