هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عشق و دل‌باختگی، رنج‌های عاشقی، امیدواری و ناامیدی، و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید. او از درد فراق، امید به وصال، و تحول درونی خود می‌سراید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۵۲

به بوی درد پریشان زلف یار شدم
نه صید دوست که صید دل فگار شدم

روم به کوثر و خمیازه هوس نکشم
به کوی باده به دریوزه خمار شدم

حدیث فیض تماشای سنبل و گل دوست
ز من شنو که خزان بودم و بهار شدم

نوای شکر شهادت شنیدم از لب خضر
به مهربانی تیغت امیدوار شدم

نهان ز فیض بهارم درین چمن کشتند
که سبز ناشده نومید برگ و بار شدم

دمید صبح رخش دوش پیشتر ز سحر
ز روی ناله ناکرده شرمسار شدم

مرا ز باغ فصیحی بهار بیرون کرد
به دشت رفتم و از داغ لاله‌زار شدم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.