هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات و آرزوهای خود سخن میگوید. او از ناامیدی و حسرت پرواز میگوید، اما همچنان امیدوار است. همچنین، از ترس و اضطراب خود در شب و تلاش برای رسیدن به آرزوهایش صحبت میکند. شعر پر از تصاویر شاعرانه مانند پروانه، چراغ، و گلستان است که نشاندهندهی عمق احساسات شاعر است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و حسرت نیاز به درک بالاتری از زندگی و احساسات دارند.
شمارهٔ ۱۵۳
چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم
به هر شاخی ترنج آفتابی پیش رس دارم
نه ذوق نالهام بیتاب دارد نه غم محمل
هوای پایبوس ناله فرمای جرس دارم
پر پروانهام در حسرت پرواز گم بادا
اگر امید دودی از چراغ هیچ کس دارم
همه شب ناله میدزدم ز لب وز بیم میلرزم
بدین بی دست و پایی راه بر بام عسس دارم
گلستان برنتابد زحمت هر هرزه پروازی
از آن در هر بن مژگان نگاهی در قفس دارم
منم پروانه کز بال هما کردند محروم
کنون دست طلب در دامن بال مگس دارم
فصیحی گر نفس ره گم کند در کلبه داغی
چراغ آفتابی در سر راه نفس دارم
به هر شاخی ترنج آفتابی پیش رس دارم
نه ذوق نالهام بیتاب دارد نه غم محمل
هوای پایبوس ناله فرمای جرس دارم
پر پروانهام در حسرت پرواز گم بادا
اگر امید دودی از چراغ هیچ کس دارم
همه شب ناله میدزدم ز لب وز بیم میلرزم
بدین بی دست و پایی راه بر بام عسس دارم
گلستان برنتابد زحمت هر هرزه پروازی
از آن در هر بن مژگان نگاهی در قفس دارم
منم پروانه کز بال هما کردند محروم
کنون دست طلب در دامن بال مگس دارم
فصیحی گر نفس ره گم کند در کلبه داغی
چراغ آفتابی در سر راه نفس دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.