هوش مصنوعی: این شعر بیانگر نارضایتی و حسرت شاعر از خواسته‌های نادرست و بیهوده‌اش است. او در هر بیت به شکلی متفاوت اشاره می‌کند که چگونه آرزوهایش با واقعیت در تضاد بوده و به جای طلب عافیت، بلا می‌خواسته است. شاعر از تلاش‌های بی‌ثمر، خواسته‌های نابجا و گم کردن مسیر صحیح زندگی سخن می‌گوید و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که به جای طلب چیزهای ارزشمند، به دنبال امور بی‌ارزش بوده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد تا به طور کامل درک شوند.

شمارهٔ ۱۸۳

کی مسیحا داشت در بار آنچه ما می‌خواستیم
عافیت بودش متاع و ما بلا می‌خواستیم

اشک ریزان تا در دارالشفا رفتیم دوش
نی دوای درد درد بی‌دوا می‌خواستیم

برد موسی بهر آمین گفتنم همره به طور
او دعا می‌کرد و ما عذر دعا می‌خواستیم

شد عبیر از بوی گل خاکستر بلبل ولی
ما غلط کردیم و این عطر از صبا می‌خواستیم

گوش آوردیم و همچون گل تهی بردیم حیف
زین گلستان ناله‌ای چند آشنا می‌خواستیم

کفر و دین مقصد نبود از خدمت دیر و حرم
مشت خاکی داشتیم و کیمیا می‌خواستیم

کوشش بیهوده ما آبروی سعی ریخت
سر نبود و سایه بال هما می‌خواستیم

خامکاریهای ما گم داشت بر ما راه را
کاندرین دشت پر آتش نقش پا می‌خواستیم

همت چشم فصیحی بین که امشب می‌فشاند
چشمه چشمه آفتاب و ما سها می‌خواستیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.