هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و پرستش بی‌قید و شرط است، از زخم و افغان تا شمشیر عریان، از دیوار گلستان تا خاک کنعان. شاعر به وحدت در پرستش اشاره می‌کند و فرقی بین کفر و ایمان نمی‌گذارد. همه چیز را با عشق می‌پرستد و از پریشانی و شوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند وحدت کفر و ایمان نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۸۵

لب زخمیم و افغان را پرستیم
دم شمشیر عریان را پرستیم

گل از بلبل همین بس دولت ما
که دیوار گلستان را پرستیم

ز ما یوسف پرستیدن ادب نیست
بیا تا خاک کنعان را پرستیم

پریشان‌زاده چون زلفیم و از شوق
سر زلف پریشان را پرستیم

به بوی عشق اندر کعبه و دیر
دل گبر و مسلمان را پرستیم

دورنگی در عبادتگاه ما نیست
به یک دل کفر و ایمان را پرستیم

فصیحی دست ناگه گیر عشقیم
همه چاک گریبان را پرستیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.