هوش مصنوعی: این شعر یک نیایش عرفانی است که در آن شاعر از خداوند طلب رهایی از محدودیت‌های دنیوی، هدایت، بخشش و توانایی برای خدمت به دیگران را می‌کند. شاعر از ضعف‌های خود سخن می‌گوید و از خدا می‌خواهد تا او را به سوی کمال و آزادی روحانی هدایت کند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۱۱

خدایا رخصت پرواز ازین دام مجاز ده
به هر جا می‌رود فرمان تو خط جوازم ده

ز شاخ و برگ من پر کن گلستان دو عالم را
پس آنگه رخصت باد خزان در ترکتازم ده

زبانم چیست خونی منجمد ز آسیب دم سردی
بگیر این لخته خون را وکلید گنج رازم ده

گریبانی سراسر چاک کو چون دامن مژگان
تو گر دستم ندادی پاره‌ای چاک نیازم ده

پریشان بال ماندم در شکنج دام آزادی
فراغت خانه‌ای در زیر بال شاهبازم ده

ز داغی لخت لختم را گدای کاسه در کف کن
پس آنگه حکم سلطانی ز دیوان ایازم ده

مرا از قبله طاعت پرستان روی برگردان
فصیحی‌وار از غم قبله‌ای بهر نمازم ده
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.