هوش مصنوعی: این شعر یک ستایش عرفانی و عاشقانه از معشوق است که با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند شراب فیض، قدسیان، جودت و لطف توصیف شده است. شاعر از معشوق می‌خواهد که به ناله‌هایش گوش دهد و از رنج‌هایش آگاه شود. در پایان، شاعر از فراموشی خود توسط معشوق شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد.

شمارهٔ ۲۲ - گلایه

ای زبده دودمان دولت
جان زنده به تو چو مغز از هوش

تو نشئه‌ی خانه‌زاد قدسی
ای از تو شراب فیض در جوش

اینک صف قدسیان به گردت
همچون مژه گرد دیده مدهوش

یک جوش ز لجه‌های جودت
برداشت ز دیگ چرخ سرپوش

چون نقش نگین خویش منشین
با این همه جوش جود خاموش

یک بار سوال کن ز لطفت
ای لطف تو با حیات همدوش

کان ناله خون‌فشان اسیرست
یا‌رب به کدام پرده گوش

و‌ آن قطره اشک پر تب و تاب
بر خاک که آرمیده از جوش

ای دست تو عید خاتم جم
چون حلقه زلف را بناگوش

گفتم که کنم چو عید گردد
از دست تو جام عافیت نوش

کی دانستم که بر دل تو
همچو رمضان شوم فراموش
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱ - در ستایش طبع شانی تکلو
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳ - ماده تاریخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.