هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود با توصیف‌های زیبا و استعاری مانند نور صبح، چراغ، گل‌ها و بوی خوش یاد می‌کند. او از عشق و جذبه‌های معنوی سخن می‌گوید و از تأثیرات عمیق معشوق بر روح و روان خود می‌نویسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۰ - در تقاضا

ای آن که ز نور صبح چراغت
افروخته شد چو از حیا روی

افروز چراغ عیش ما را
ز آن تازه گیای آشنا روی

زآن جوهر آشنا که آمیخت
با هر نفسی چو با صبا بوی

صد گل چمن دماغ را زوست
چون سنبل زلف دوست خودروی

ز آن شعله که هر خرام دودش
دارد لب زمزمی ثناگوی

آویزد گرد عارض حسن
صد حلقه زلف عنبرین بوی

ز آن سینه عاشقان که آهش
از بس که گرفته با ادب خوی

در زمزم صدق آورد غسل
و آن گاه به سوی لب نهد روی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹ - ماده تاریخ دیگر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱ - تقاضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.