هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از اشراق، بیانگر درد و شور عشق و رنج‌های ناشی از آن است. شاعر از دل‌بستگی به معشوق، فتنه‌های جهان، و تأثیر آه آتشین خود سخن می‌گوید. او عشق را بر شرع ترجیح می‌دهد و غم خود را چنان بزرگ می‌داند که شادی عالم در برابر آن ناچیز است. همچنین، او از تسلیم دل به معشوق و داغ غلامی با افتخار یاد می‌کند و در پایان، به دانش نهفته در وجود خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند دوزخ، آه آتشین، و درد عشق ممکن است برای خوانندگان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۷

گر زمهر بتی دل به قصد کین من است
سپاه فتنه دگر باره در کمین من است

دلا بگو دگر این گرد راه جلوه کیست
که همچو نور فروزنده در جبین من است

به شرع عشق مسلمان نیم،تف دوزخ
اگر نه عاریت از آه آتشین من است

غمی که شادی عالم بدو خراج دهد
سریر سلطنتش خاطر حزین من است

رهین آه خودم کز فروغ شعله او
هزار دوزخ افروخته رهین من است

کنون به دست تو باری زمام دل دادم
اگر چه خون به دل عقل پیش بین من است

مرا به داغ غلامی نشانه کن هر چند
که داغ تو نه به اندازه جبین من است

تو از نصیحت من رنج خود مده اشراق
که در حقه دانش در آستین من است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.