هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از مولانا یا شاعری با سبک مشابه است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج، جدایی، و اشتیاق میپردازد. شاعر از درد فراق، اشکها، و یادآوری معشوق سخن میگوید و از سوختن در آتش عشق و ناتوانی در رهایی از آن مینالد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با توصیفات احساسی و گاهی دردناک، ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد یا احساسات شدیدی را برانگیزد.
شمارهٔ ۲۲
آفت تقوی ما جلوه کنان می آید
خوش شراری به سر خرمن جان می آید
عمرها رفت پس از سوختن ما و هنوز
بوی مهر تو ز خاکسترمان می آید
روزی از دیده گذشتی تو و خون از مژه ام
آمد و عمر به سر رفت و همان می آید
سر مژگان تو گردم که به یادش همه شب
مژه در دیده من نوک سنان می آید
گریه زینسان نبود تلخ همانا امشب
جای خوناب دل از دیده روان می آید
دل به عشق تو سپردم به امانت لیکن
باورم نیست که دیگر به میان می آید
آب این بحر همه آتش سوزان کشتی
کی به افسون معلم به کران می آید
چند گوئی مکش از جور من اشراق نفس
شعله چون در کسی افتد به فغان می آید
خوش شراری به سر خرمن جان می آید
عمرها رفت پس از سوختن ما و هنوز
بوی مهر تو ز خاکسترمان می آید
روزی از دیده گذشتی تو و خون از مژه ام
آمد و عمر به سر رفت و همان می آید
سر مژگان تو گردم که به یادش همه شب
مژه در دیده من نوک سنان می آید
گریه زینسان نبود تلخ همانا امشب
جای خوناب دل از دیده روان می آید
دل به عشق تو سپردم به امانت لیکن
باورم نیست که دیگر به میان می آید
آب این بحر همه آتش سوزان کشتی
کی به افسون معلم به کران می آید
چند گوئی مکش از جور من اشراق نفس
شعله چون در کسی افتد به فغان می آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.