هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از درد و غم خود می‌گوید که گویی با هر گیاه یا گلی که از خاک می‌روید، بلا یا غمی برای او نیز می‌روید. او از طالع بد خود در گلستان عشق سخن می‌گوید که برای دیگران گل می‌روید، اما برای او خاشاک. شاعر به کسی که حسرت کشت امید او را می‌خورد، اشاره می‌کند و از او می‌خواهد تا تماشا کند که چگونه برق شعله از خاک می‌روید. همچنین، او از دعوی عشق بدون تحمل رنج می‌گوید و اشاره می‌کند که وفاداری و اشراق، دارویی نایاب است که تنها از نهاد پاک می‌روید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد. همچنین، مفاهیمی مانند طالع بد، غم و درد، و اشراق نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۲۶

مگر با هر گیاهی یا گلی کز خاک می‌روید
بلایی یا غمی بهر من غمناک می‌روید

نمی‌دانم چه طالع دارم این کز گلستان عشق
همه خلق جهان را گل مرا خاشاک می‌روید

بیا ای آنکه حسرت می‌بری بر کشت امیدم
تماشا کن که برق شعله چون از خاک می‌روید

مکن دعوی عشق ای آنکه چاک سینه می‌دوزی
که این تخم بلا از سینه‌های چاک می‌روید

وفاداری طمع اشراق از هرکس نمی‌دانی
که این داروی نایاب از نهاد پاک می‌روید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.