هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عشق، فراق و انتظار است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از بی‌قراری، بی‌اختیاری و تأثیر عشق بر زندگی خود می‌گوید و با اشاره به موی معشوق، زلف، دامن و دیگر عناصر، عمق احساسات خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارند.

شمارهٔ ۱

سوگند خورده‌ایم به موی تو بارها
تا بگذریم در غمت از اختیار‌ها

گفتم که دل به زلف تو گیرد مگر قرار
زان بی خبر که داده به یاد او قرار‌ها

داند کسی که روزش از آن طره گشته شام
بر عاشقان گذشته چسان روزگار‌ها

گیرم مگر که دامنت اندر رهی به کف
چون خاک شدن نشیمن من رهگذار‌ها

شرم آیدم به جان تو کائی مرا به سر
بینی چه کرد عشق تو با جان نثار‌ها

شاید یک اَرزِ حال غریبی کنی سراغ
کز عشق تست در به دراندر دیار‌ها

ز آغاز عمر پیشه ی من بود درد و غم
تا چون بود زعشق تو انجام کار‌ها

تا رو نهادم از غم عشقت به کوه و دشت
شستی زروی سیل سر شکم غبار‌ها

چون می‌زدم به وادی سرگشتگی قدم
یارا نبود سرکشی از زخم خار‌ها

در سوزش فراق تو هر شام تا سحر
بد موی بر تنم همه چون نیش مار‌ها

بیرون دلی ز حلقه ی زلفت یکی کجاست
کاری به دام و بندیش آسان به تار‌ها

مانا به وعده ی تو هنوزم امیدوار
چشم ار چه شد سفید همی ز انتظار‌ها

آن کس که شد زنرگس مستت غرابه نوش
می‌نشکند ز ساغر و جامش خمار‌ها

خط بر دمید گرد رخت یا کشیده‌‌اند
بر باغ گل ز سبزه ی ریحان حصار‌ها

با طلعت تو فارغم از باغ و گل که هست
شرمنده پیش روی بدیعت بهار‌ها

رفت آنچه بود جز غم روی تو در نظر
ما را بس است یاد تو از یادگار‌ها

داند کمال شعر کجا هر مکدری
شعر صفی است آیت صفوت شعار‌ها
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.