هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، به مفاهیمی مانند پاکسازی روح از آلودگیها، تسلیم در برابر تقدیر، عشق الهی، و بیفایده بودن برخی تلاشهای دنیوی میپردازد. شاعر از خرابات و پیر مغان به عنوان نمادهایی از عرفان و رهایی یاد میکند و بر اهمیت نعمتهای موجود در مقابل وعدههای بیاساس تأکید دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به خرابات و مینوشی ممکن است نیاز به تفسیر داشته باشد.
شمارهٔ ۲
شستند به می خرقه ی آلوده ی ما را
کردند منزه ز دغل دوده ی ما را
بشکست و فرو کوفت چو در هاون تسلیم
بر باد فنا داد فلک سوده ی ما را
بود از کرم پیر خرابات اگر داد
صد گونه عطا خدمت بیهوده ی ما را
ای شیخ مبر وقت خود از وعده ی معدوم
در میکده بین نعمت موجوده ی ما را
رفتیم تهی دست به میخانه که کردند
پیمودهتر این ساغر بیموده ی ما را
افزود به ما پیر مغان زاهد اگر کاست
هرگز نتوان کاستن افزوده ی ما را
میگفت صفی بر در میخانه که از عشق
معمار ازل ریخته شالوده ی ما را
کردند منزه ز دغل دوده ی ما را
بشکست و فرو کوفت چو در هاون تسلیم
بر باد فنا داد فلک سوده ی ما را
بود از کرم پیر خرابات اگر داد
صد گونه عطا خدمت بیهوده ی ما را
ای شیخ مبر وقت خود از وعده ی معدوم
در میکده بین نعمت موجوده ی ما را
رفتیم تهی دست به میخانه که کردند
پیمودهتر این ساغر بیموده ی ما را
افزود به ما پیر مغان زاهد اگر کاست
هرگز نتوان کاستن افزوده ی ما را
میگفت صفی بر در میخانه که از عشق
معمار ازل ریخته شالوده ی ما را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.