هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوق و تأثیرات عمیق او بر شاعر و اطرافیان است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند چشمان پرآشوب، گیسوی زرهپوش، و لب لعل، زیباییها و جذابیتهای معشوق را به تصویر میکشد و از عشق و شیفتگی خود نسبت به او سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.
شمارهٔ ۳۴
میرفت و بخود میگفت رمزی لب خاموشش
ز آن رفتن و گفتن بود دلها همه در جوشش
میکرد بجنگ آهنگ چشمان پر آشوبش
میبرد عنان از چنگ گیسوی زره پوشش
ره بند و خدنگ افکن مژگان صف آرایش
جانسوز و بلا رگ زن ابروی کمان توشش
از گردش چشم ایدون شهری همه بیمارش
و ز لعل لب میگون خلقی همه مدهوشش
بر همزن و جمعآور در حلقه سیه مویش
مه سیر و شبیخون برد و طره بناگوشش
جان خستن و پروردن نقش ز خط سبزش
دل بردن و خون خوردن رنگی زلب نوشش
خود رائی و خودسازی آویزه خفتانش
رعنایی و طنازی بند علم دوشش
تا چند قدح خواری پیمانه دهد لعلش
تا چند سخن بازی افسانه کند گوشش
جویم ز خدافوزی آرم که بگفتارش
خواهم بدعا روزی گیرم که در آغوشش
خوبان بصفی الحق پیمان بصفا بستند
آنمه نشود یارب این عهد فراموشش
ز آن رفتن و گفتن بود دلها همه در جوشش
میکرد بجنگ آهنگ چشمان پر آشوبش
میبرد عنان از چنگ گیسوی زره پوشش
ره بند و خدنگ افکن مژگان صف آرایش
جانسوز و بلا رگ زن ابروی کمان توشش
از گردش چشم ایدون شهری همه بیمارش
و ز لعل لب میگون خلقی همه مدهوشش
بر همزن و جمعآور در حلقه سیه مویش
مه سیر و شبیخون برد و طره بناگوشش
جان خستن و پروردن نقش ز خط سبزش
دل بردن و خون خوردن رنگی زلب نوشش
خود رائی و خودسازی آویزه خفتانش
رعنایی و طنازی بند علم دوشش
تا چند قدح خواری پیمانه دهد لعلش
تا چند سخن بازی افسانه کند گوشش
جویم ز خدافوزی آرم که بگفتارش
خواهم بدعا روزی گیرم که در آغوشش
خوبان بصفی الحق پیمان بصفا بستند
آنمه نشود یارب این عهد فراموشش
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.