هوش مصنوعی:
این شعر یک گفتوگوی عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، دلسوزی، و جنون عاشقانه سخن میگوید. در هر بیت، شاعر از دردها و شورهای عشق میگوید و معشوق پاسخهایی پر از رمز و راز و جذبه میدهد. موضوعاتی مانند عشق، رنج، صبر، و رسیدن به وصال در این شعر بهچشم میخورد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۴۶
گفتم که بجام تست خون دل ناچیزم
گفتاکه بود خونها در ساغر لبریزم
گفتم بجهان صد شور انگیخته از لب
گفتا پس ازین بینی شوری که برانگیزم
گفتم دل سودائی مجنون شد و صحرائی
گفتا که به بند آید چون طره فرو ریزم
گفتم که قیامتهاست ای پردهنشین از تو
گفتا که قیامت بین آن لحظه که برخیزم
گفتم بگرفتاری جویم ز که دلداری
گفتا دل اگر داری از زلف دلاویزم
از سلسله کار دل هر چند که شد مشکل
زلف تو نه بگذارد کز سلسله بگریزم
کشتند بغمخواری در ناله و در زاری
مرغان شباهنگم مستان سحر خیزم
برخاست صفی آسان خود از سر عقل و جان
تا با غمت از پیمان بی این دو بر آمیزم
گفتاکه بود خونها در ساغر لبریزم
گفتم بجهان صد شور انگیخته از لب
گفتا پس ازین بینی شوری که برانگیزم
گفتم دل سودائی مجنون شد و صحرائی
گفتا که به بند آید چون طره فرو ریزم
گفتم که قیامتهاست ای پردهنشین از تو
گفتا که قیامت بین آن لحظه که برخیزم
گفتم بگرفتاری جویم ز که دلداری
گفتا دل اگر داری از زلف دلاویزم
از سلسله کار دل هر چند که شد مشکل
زلف تو نه بگذارد کز سلسله بگریزم
کشتند بغمخواری در ناله و در زاری
مرغان شباهنگم مستان سحر خیزم
برخاست صفی آسان خود از سر عقل و جان
تا با غمت از پیمان بی این دو بر آمیزم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.