۱۰۴ بار خوانده شده

بخش ۲۵۲ - عبدالحکیم

بود عبدالحکیم آن کوست بینا
بموقعهای حکمت اندر اشیاء

موفق او بتوفیق سداد است
بقول و فعل کز حقش نهاد است

نبیند او خلل در شیئی الا
کند مسدودش ار دارد تقاضا

نبیند هم فسادی در مقامی
که نارد بهر اصلاحش قیامی

نبیند هیچ نامعمور جائی
که ننهد بر تعمیرش بنائی

نگردد مشتبه قصدم ز ویران
نه آن باشد که می‌فهمند خلقان

بود مقصودم از ویرانه حالی
که اندر نظم تام آید خلالی

معانی را بجای خود نکو فهم
ز مو باریکتر شو مو بمو فهم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۵۱ - عبدالواسع
گوهر بعدی:بخش ۲۵۳ - عبدالودود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.