هوش مصنوعی: این متن عرفانی به زبان شعر، به موضوع نور الهی و تجلی آن در جهان هستی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که همه چیز در عالم از نور خداوند نشأت گرفته و حتی تاریکی نیز در حقیقت نور است. او بر وحدت وجود تأکید دارد و اشاره می‌کند که تمام مخلوقات تجلی نور حق هستند. متن با اشاره به آیات قرآنی مرتبط با نور، خواننده را به تفکر و درک عمیق‌تر دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مباحث عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

بخش ۲۹۸ - عبدالنور

ز عبدالنور گویم اوست بینا
بنور حق که اشیاء زوست پیدا

بعبدالنور عالم مستبین است
که او خود نور حق در عالمین است

بود نور آنکه خود ظاهر بذاتست
دگر مظهر بکل ممکنات است

ازو اعیان و اکوان گشت ظاهر
تجلی کرده حق زاو در مظاهر

مگر اعیان ظهورش در حقایق
بعلم آمد اگر دانی دقایق

مگر اکوان ظهورش بر مناسب
بود مشهود اگر دانی مراتب

مراتب زان یکی لیل و نهار است
که این هر دو بیک نور آشکار است

نپنداری که لیل از نور دور است
سفیدی و سیاهی هر دو نور است

شب از نور است کاینسان منظلم شد
لب روز از فروغش مبتسم شد

زمین و آسمان و عرض و افلاک
همه نور است نزد اهل ادراک

بعالم هر چه بینی عین نور است
از و حق در تجلی و ظهور است

بیان آن بشرح آیت نور
شد ار باشد بیادت شرح مذکور

رجوعی کن هم ار نبود بیادت
که گردد دور دانش بر مرادت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۹۷ - عبدالضار و النافع
گوهر بعدی:بخش ۲۹۹ - عبدالهادی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.