هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از زیباییها و لذتهای ساده زندگی مانند شیره، ترشی، و انگور سخن میگوید و با طنزی ظریف به مقایسهای بین ذائقههای مختلف میپردازد. همچنین به موضوعاتی مانند عشق، عقل، و زندگی صوفیانه اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و طنز ظریف است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین برخی از واژگان و اشارات نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب میشود.
بخش ۴۴ - و ایضا له
سحر به خاطرم آمد پلونی شیره
عجب عجب که ز شوقش کسی نمیمیره
خوش است کاسه گلریزه پر از قیمه
ولی به شرط که ترشی او بود تیره
شنوده ای تو به مثلش که بر درند به مشک
در آ به مطبخ و بنگر که سرکه و سیره
ببین به سله ای انگور مسکه و فخری
که در لطافت او عقل می شود خیره
همیشه صوفی بیچاره اشتها پاک است
به کار نیست مر او را گوارش زیره
عجب عجب که ز شوقش کسی نمیمیره
خوش است کاسه گلریزه پر از قیمه
ولی به شرط که ترشی او بود تیره
شنوده ای تو به مثلش که بر درند به مشک
در آ به مطبخ و بنگر که سرکه و سیره
ببین به سله ای انگور مسکه و فخری
که در لطافت او عقل می شود خیره
همیشه صوفی بیچاره اشتها پاک است
به کار نیست مر او را گوارش زیره
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴۳
گوهر بعدی:بخش ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.