۹۰ بار خوانده شده

بخش ۷۱

اگر به جانب غربت کشد دلم شاید
که بوی خیر از این همدمان نمی آید
در جواب او

اگر به جانب بغرا کشد دلم شاید
که بوی قلیه زاکرا و نان نمی آید

بود که کله پز از حال من شود آگاه
در آن زمان که سر دیگ خویش بگشاید

اگر چه گوشت بود در جهان نوای نعیم
جمال نان تنک سفره را بیاراید

گرسنه خلق و به سفره، طعام لاموجود
بلای جان بود ای دل خدای ننماید

در آن زمان که کند مطبخی طعام نثار
بود که صوفی مسکین به خاطرش آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۰
گوهر بعدی:بخش ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.