هوش مصنوعی: متن بالا مجموعه‌ای از اشعار است که حول محور عشق، رنج‌های زندگی، و دشواری‌های معیشت می‌چرخد. شاعر از بی‌دلی و بی‌جانی در راه عشق سخن می‌گوید، از گرسنگی و فقر شکایت دارد، و گاهی با طنز و کنایه به زندگی نگاه می‌کند. همچنین، اشاراتی به مسائل اجتماعی مانند همزیستی با افراد ناسازگار دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی ابیات به دشواری‌های زندگی اشاره می‌کنند که نیاز به تجربه و درک بیشتری دارد.

بخش ۸۵

عاشقی دانی چه باشد، بی دل و جان زیستن
جان به جانان دادن و بر بوی جانان زیستن
در جواب او

نیست امکان در جهان بی قلیه و نان زیستن
زان که هست امر محال امروز بی جان زیستن

خسته جانی دارم از شوق کباب سنگ پخت
خوش بود بیمار را بر بوی درمان زیستن

در غم بریان ز نار جوع سوزم چون کباب
ای دل این ساعت به جانم، چند ازین سان زیستن

قرص گندم را منه بر سفره با نان جوین
زان که دشوارست با کافر مسلمان زیستن

در فراق صحن حلوای برنج و نان گرم
جان به لب آمد بلی تا چند بتوان زیستن

گرده میده مرا آید به دشواری به دست
در جهان بی نان گندم نیست آسان زیستن

بر سر خوان نعم صوفی مدام آسوده باد
تا که انسان را بود از عمر امکان زیستن
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۴
گوهر بعدی:بخش ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.