هوش مصنوعی:
شخصی در یک شب در مطبخ یک طباخ نشسته و در افکار خود غوطهور بوده است. ناگهان گفتگوی گرمی بین ترشی و قلیه برنج میشنود که در آن قلیه کدو از حبشی بدگویی میکند و میگوید که او هرگز به مقام و منزلت هندو نمیرسد. همچنین اشاره میکند که تقدیر سیاه کسی را نمیتوان با آب زمزم و کوثر سفید کرد.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تمثیل و مناظره نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
بخش ۱۳۲ - المقطعات
شبی به مطبخی در دکان طباخی
نشسته بودم و در فکر...بیگاه
میان ترشی و قلیه برنج بشنیدم
یکی مناظره گرم کان بود بی راه
بگفت قلیه کدو در مذمت حبشی
که نیست قابل هندو به دهر منصب و جاه
«به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه»
نشسته بودم و در فکر...بیگاه
میان ترشی و قلیه برنج بشنیدم
یکی مناظره گرم کان بود بی راه
بگفت قلیه کدو در مذمت حبشی
که نیست قابل هندو به دهر منصب و جاه
«به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه»
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۳۱ - و ایضا فی ترجیعات
گوهر بعدی:بخش ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.