۹۳ بار خوانده شده

بخش ۶ - خبر آوردن خادمه

خادمه چون این سخنان را شنید
هیچ مجالی دگر آن جا ندید

نزد جوان آمد و بنشست باز
خادمه بگشاد زبان را به راز

گفت که آن دلبر رعنای تو
هیچ ندارد سر و پروای تو

رو دو سه روزی به غم دلنواز
صبر کن و با غم هجران بساز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵ - عرض نامه پیش محبوب
گوهر بعدی:بخش ۷ - نامه دوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.