۸۹ بار خوانده شده

بخش ۲۰ - آمدن خادمه از پیش معشوق

خادمه آمد چو گل نوبهار
روی شکفته ز سخنهای یار

گفت جوانا غم دل شد تمام
زآن بت عیار، تو بر خوان سلام

وعده دیدار ازو یافتم
دولت هموار ازو یافتم

کار تو از دوست نظامی گرفت
رو مژه را ساز تو از گریه هفت

صوفی بیچاره برو شاد باش
از غم هجران دگر آزاد باش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۹ - رفتن خادمه از پیش عاشق
گوهر بعدی:بخش ۲۱ - دیدار نمودن دلدار از دور به عاشق مهجور
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.