هوش مصنوعی:
این شعر به ستایش عشق الهی و عرفانی میپردازد و آن را با می و مستی مقایسه میکند. شاعر بیان میکند که عشق حقیقی، عشق به خدا و اهل بیت است و کسی که این عشق را در دل دارد، در آخرت در بهشت جای خواهد گرفت. همچنین، او عشق را معیار انسانیت میداند و معتقد است بدون عشق، انسان چیزی جز حیوان نیست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند می و مستی ممکن است برای کودکان و نوجوانان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱ - حب احمد و آل
نمی دانم چه می بود این که ساقی داشت در مینا
که از یک جرعه اش آتش به جانم ریخت سرتاپا
همین می بد که مجنون خورد و شد دیوانه ی لیلی
همین می بد که وامق خورد و شد شوریده ی عذرا
بود رنگ همین می از ازل در سرخ گل پنهان
که از عشقش کشد بلبل به حسن بوستان آوا
تجلی گر نکردی رنگ این می در گل سوری
ز عشقش روز و شب افغان نکردی بلبل شیدا
می عشق است این می بی گمان هرکس ز وی نوشد
به جز معشوق نارد در نظر چیز دگر اصلا
بنازم دست ساقی را که تا می ریخت در جامم
من از جامی فکندم از نظر دنیا و مافیها
کنون جز عشق و غیر از عاشقی کاری ندارم من
ز عشق و عاشقی از کس ندارم در جهان پروا
به سو هرکس ندارد عشق نتوان خواند انسانش
که انسانی که عشقش نیست حیوانی بود گویا
غرض از باده و عشق است حب احمد و آلش
که حب احمد و آل است حب خالق یکتا
هر آن کس را که در دل هست حب احمد و آلش
به روز واپسین جایش بود در جنت المأوا
به غیر از این می و این عشق نبود مقصد «ترکی»
چه در ظاهر چه در باطن، چه در دنیا چه در عقبی
که از یک جرعه اش آتش به جانم ریخت سرتاپا
همین می بد که مجنون خورد و شد دیوانه ی لیلی
همین می بد که وامق خورد و شد شوریده ی عذرا
بود رنگ همین می از ازل در سرخ گل پنهان
که از عشقش کشد بلبل به حسن بوستان آوا
تجلی گر نکردی رنگ این می در گل سوری
ز عشقش روز و شب افغان نکردی بلبل شیدا
می عشق است این می بی گمان هرکس ز وی نوشد
به جز معشوق نارد در نظر چیز دگر اصلا
بنازم دست ساقی را که تا می ریخت در جامم
من از جامی فکندم از نظر دنیا و مافیها
کنون جز عشق و غیر از عاشقی کاری ندارم من
ز عشق و عاشقی از کس ندارم در جهان پروا
به سو هرکس ندارد عشق نتوان خواند انسانش
که انسانی که عشقش نیست حیوانی بود گویا
غرض از باده و عشق است حب احمد و آلش
که حب احمد و آل است حب خالق یکتا
هر آن کس را که در دل هست حب احمد و آلش
به روز واپسین جایش بود در جنت المأوا
به غیر از این می و این عشق نبود مقصد «ترکی»
چه در ظاهر چه در باطن، چه در دنیا چه در عقبی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲ - آفتاب روشن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.