هوش مصنوعی: این شعر یک غزل عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق، شراب، و مستی به عنوان نمادهایی از عشق الهی و رهایی از غم سخن می‌گوید. او از ساقی می‌خواهد شراب بیاورد تا غصه‌هایش را فراموش کند و به خواب رود. همچنین، از عروس می‌خواهد حجاب را کنار بزند و از موسیقی و شادی در مجلس یاد می‌کند. در پایان، شاعر به بخشش الهی و شفاعت امام علی(ع) اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل اشاره‌های مستقیم به شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، مضامین عرفانی و عاشقانه آن نیاز به درک عمیق‌تری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۲ - آفتاب روشن

ساقی به جام ریز ز مینا شراب را
تعمیر کن به جام شراب این خراب را

شبها ز غصه خواب به چشمم نمی رود
ساقی بیار شیشهٔ داروی خواب را

می آفتاب روشن و خم مشرق وی است
آور برون ز مشرق خم، آفتاب را

می چون عروس و خشت سرخم حجاب وی
از روی این عروس بیفکن حجاب را

از درس و بحث و مدرسه شد خاطرم ملول
مطرب بیار بربط و چنگ و رباب را

با تار ساز جفت مغنی به صد نوا
آوا ز ترک و شور و حجاز رهاب را

شاهد بیا و مجلس ما را فروغ بخش
یعنی فکن ز چهره به یک سو نقاب را

زاهد به کنج میکده در پای خم نشست
در رهن می نهاد ردا و کتاب را

ما عاشقیم و رند و نظر باز و باده نوش
از ما بگوی واعظ عالی جناب را

گر ما مقصریم ولی غافرالذنوب
از ما گنه نبیند و ببیند ثواب را

هر چند مستحق عذابیم ما ولی
ایزد به ما زلطف ببخشد عذاب را

«ترکی» که هست مست می حب بوتراب
دامن کجا ز دست دهد بوتراب را

روز حساب پیش خداوند جرم پوش
آرم شفیع شافع، یوم الحساب را

شیر خدا، وصی رسول آنکه قنبرش
گردن به زیر طوق کند شیر غاب را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱ - حب احمد و آل
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳ - خنجر مژگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.