هوش مصنوعی:
شاعر در این اشعار از درد و اندوه خود میگوید که هر شب به آسمان میرسد و دل آگاهش با درد همراه است. او از عشق و فراق سخن میگوید و اشاره میکند که آههایش بر آینهی روی معشوق اثر گذاشته است. همچنین، شاعر از سفر به کوی خرابات و همراهی پیر مغان یاد میکند و در پایان، به وفاداری خود به معشوق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و اندوه عمیق نیاز به درک و تجربهی بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
شمارهٔ ۳۴ - آه سحرگاه
آنکه هر شب به فلک، شعله کشد آه من است
و آنکه با درد بسازد، دل آگاه من است
آنکه غافل نشود یکدمی از من، شب و روز
گریهٔ نیم شب و آه سحرگاه من است
گر ز خط آینهٔ روی تو ز نگار گرفت
عجبی نیست که این از اثر آه من است
سفر کوی خرابات، مرا در پیش است
همت پیر مغان، بدرقهٔ راه من است
دوش با یار کسی شکوه ز «ترکی» می کرد
گفت خاموش، که او بندهٔ درگاه من است
و آنکه با درد بسازد، دل آگاه من است
آنکه غافل نشود یکدمی از من، شب و روز
گریهٔ نیم شب و آه سحرگاه من است
گر ز خط آینهٔ روی تو ز نگار گرفت
عجبی نیست که این از اثر آه من است
سفر کوی خرابات، مرا در پیش است
همت پیر مغان، بدرقهٔ راه من است
دوش با یار کسی شکوه ز «ترکی» می کرد
گفت خاموش، که او بندهٔ درگاه من است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳ - هزار انگشت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵ - دل می طپد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.