هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به توصیف عشق و فراق خود به معشوق می‌پردازد. او از زیبایی‌های معشوق مانند خط روی صورتش و مقایسه آن با ماه و مشک سخن می‌گوید. همچنین از درد فراق و اشک‌های بی‌پایان خود می‌نالد. شاعر خود را در محبت معشوق غوطه‌ور می‌بیند و عشق به او را واجب می‌داند. در پایان، راه خود را تنها راه عاشقی می‌خواند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عشق و فراق است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۹ - راه عاشقی

تا به گرد رخ تو سر زد خط
راست گویم فتاده ام به غلط

که خط است این به گرد عارض تو
یا به مه ریخته ز مشک نقط

از فراق تو روز و شب باشد
اشک جاری ز دیده ام چون شط

غم به گردم چو حلقهٔ پرگار
من چو مرکز فتاده ام به وسط

می کشم ناله از جگر شب و روز
از فراق رخ تو چون بربط

من به بحر محبتت جانا!
می خورم غوطه روز و شب چون بط

با جمال تو عشق من واجب
وز رقیب تو اجتناب احوط

«ترکیا» هر کسی رهی دارد
راه من، راه عاشقی ست فقط
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸ - تشخیص
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰ - قبلهٔ ابرو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.