هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و درد سخن میگوید و با استفاده از استعارههای تیغ و خون، به بیان احساسات عمیق و رنجآلود خود میپردازد. او از معشوق میخواهد که به او رحم کند و تیغش را نکشد، چرا که این تیغ میتواند بیگناهان را نیز بکشد. شاعر همچنین از ترس خود از اشتباه معشوق و آسیب دیدن دیگران میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و دردآلود است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای خشن مانند تیغ و خون ممکن است برای برخی سنین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۸۲ - برق آه
جانا!مکش به قتل من بی گناه تیغ
بر قتل بی گنه، نکشد پادشاه تیغ
آلوده تیغت ارشود ازخون بی گناه
آن بی گناه را شود آخر گواه تیغ
باشد نگاه تیز تو از تیغ تیزتر
هر دم زنی به پیکرم از هر نگاه تیغ
جان می کنم سپر به دم تیغ تیز تو
دانم اگر زنی به من بی پناه تیغ
ترسم چو آوری تو زبالا به زیر تیغ
از برق آه من شکند نیم راه تیغ
تیغت شکافت کوه و، تن من چو برگ کاه
جانا! عبث مزن تو به این برگ کاه تیغ
اول مرا بخوان و بکش تیغ از میان
ترسم به دیگری زنی از اشتباه تیغ
امشب لبم ز لعل لبت کی جدا شود
تا آفتاب بر نکشد صبحگاه تیغ
«ترکی» به دادخواهی اگر آیدت به پیش
ای پادشه! مکش به رخ دادخواه تیغ
بر قتل بی گنه، نکشد پادشاه تیغ
آلوده تیغت ارشود ازخون بی گناه
آن بی گناه را شود آخر گواه تیغ
باشد نگاه تیز تو از تیغ تیزتر
هر دم زنی به پیکرم از هر نگاه تیغ
جان می کنم سپر به دم تیغ تیز تو
دانم اگر زنی به من بی پناه تیغ
ترسم چو آوری تو زبالا به زیر تیغ
از برق آه من شکند نیم راه تیغ
تیغت شکافت کوه و، تن من چو برگ کاه
جانا! عبث مزن تو به این برگ کاه تیغ
اول مرا بخوان و بکش تیغ از میان
ترسم به دیگری زنی از اشتباه تیغ
امشب لبم ز لعل لبت کی جدا شود
تا آفتاب بر نکشد صبحگاه تیغ
«ترکی» به دادخواهی اگر آیدت به پیش
ای پادشه! مکش به رخ دادخواه تیغ
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱ - آبشار باغ
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳ - رشک بهشت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.