هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف معشوقه‌ای با چهره‌ای نازک و لطیف می‌پردازد که زیبایی‌اش فراتر از توصیف است. او آرزوی بوسیدن لب‌های معشوق را دارد، اما از ترس نگاه غضب‌آلود او می‌ترسد. شاعر از وعده‌های معشوق سخن می‌گوید و از بی‌مهری او شکایت دارد. او معتقد است حضور معشوق در کلبه‌اش، آن را بهشتی می‌سازد و از قدرت غمزه‌های معشوق در زمین زدن حریفان می‌گوید. در پایان، شاعر پنجه‌افکنی معشوق را به نبرد شیر با مورچه تشبیه می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کار رفته در شعر ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل داشته باشد.

شمارهٔ ۸۳ - رشک بهشت

صورتت بسکه نازک است و لطیف
از لطافت گذشته از تعریف

خواهم ار بوسه ای زنم به لبت
ترک چشم توام کند تحویف

وعده کردی دو بوسه ات بدهم
این عدد را سه بار کن تضعیف

من به مهر تو می فزایم لیک
تو به جورم نمی دهی تخفیف

کلبه ام را کنی تو رشک بهشت
اگر آری به کلبه ام تشریف

به یکی غمزه اش زپا فکنی
پور دستان اگر تو راست حریف

پنجه افکندن تو با «ترکی»
مثل ضیغم است و، مور ضعیف
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲ - برق آه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴ - شام فراق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.