هوش مصنوعی: شاعر در این شعر خود را گدای عشق و اسیر زیبایی معشوق می‌داند. او از می‌گساری و عشق‌ورزی سخن می‌گوید و خود را فدایی راه عشق و رندان باده‌خوار معرفی می‌کند. با وجود مشکلات و موانع، عشق را راهی پراشتیاق و ارزشمند می‌داند و خود را مستحق باران رحمت الهی می‌پندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیمی مانند عشق، می‌گساری و رندی در این شعر وجود دارد که برای درک عمیق‌تر نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۹۵ - اشتیاق رخ دوست

اگر چه در نظر خلق خاکسارانیم
گدای درگه عشقیم و، تاج دارانیم

الا که می برد از ما به محتسب خبری
که ما به گوشهٔ میخانه، می گسارانیم

گدای گوشه نشینیم و، رنده باده گسار
غلام همت رندان باده خوارانیم

فدائیان سرکوی مه جبینانیم
اسیرطرهٔ گیسوی گلعذارانیم

بیاد نرگس چشم نگارسرو قدی
چو لاله بر جگر از عشق، داغدارانیم

در این چمن که هزاران هزار نغمه سراست
گر التفات کنی ما خود آن هزارانیم

به راه عشق اگر چه پیاده ایم ولیک
ز اشتیاق رخ دوست، شهسوارانیم

اگر چه بر سر راهند قاطعان طریق
به بین چسان به ره عشق، ره سپارانیم

به خاک مزرعهٔ عشق «ترکیا» بذری
فشانده ایم و کنون، مستحق بارانیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴ - دل تنگ
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶ - نگار سیم اندام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.