هوش مصنوعی: این شعر به توصیف مصائب و رنج‌های یکی از شخصیت‌های مذهبی (احتمالاً امام حسین (ع) یا یکی از شهیدان کربلا) می‌پردازد. در آن، از غم و اندوه، صبر و رضا، و همچنین ظلم و ستمی که بر این شخصیت رفته است، سخن گفته می‌شود. شعر به مصائب خانواده و یاران این شخصیت نیز اشاره دارد و از عزاداری و سوگواری برای او صحبت می‌کند.
رده سنی: 15+ محتوا شامل موضوعات عمیق مذهبی، توصیف صحنه‌های غم‌انگیز و مصائب است که برای کودکان مناسب نیست. درک این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۴ - دجلهٔ زلال

ای گوشوار عرش خداوند ذوالجلال
ای منبع مروت وای معدن کمال!

ای با غم و مصیبت دور زمانه جفت
ای درمقام صبر و رضا طاق وبی همال!

آدم به باغ خلد بود از غمت ملول
زان رودلی ز آدمیان نیست بی ملال

قاتل چو شمر ناکس ومقتول چون تو کس
باله کسی ندیده و نشنیده تا به حال

شمرت نداده آب چرا؟ سر ز تن برید
با آنکه بود در بر او دجلهٔ زلال

از خنجر جفا ز تنت سر بریده شد
وز سم اسب ها بدنت گشت پایمال

جسمت چو آفتاب و، به گردت ستاره وار
زن های سال خورده و، اطفال خردسال

مادر به ناله بهر پسر، زن برای شوی
دختر ز مرگ باب و، پسر از فراق خال

یک تن به سرکشیت نیامد به غیر شمر
وآن هم ز راه خشم، نگفتت که کیف حال

دست تو را برید به مقتل چو ساربان
گویا که جان ز جسم جهان، یافت انفصال

گشتند نوخطان تو از تیغ کین قتیل
افتاد جسم اطهرشان، در صف قتال

از ترس شمر شوم، درآن دشت هولناک
گشتند کودکان تو سرگشته چون غزال

ای خسرو بریده سر، ای تشنه لب شهید!
ای اوفتاده دور، من الاهل والعیال!

ما را به جز خیال تو دیگر خیال نیست
تا زنده ایم محو نخواهی شد از خیال

بگذشته سال و مه بسی از روز قتل تو
منسوخ کی عزای تو گرددبه ماه و سال؟

«ترکی» به ما تمت شده شاها!تمام عمر
از مویه همچو مویی و، ناله همچو نال
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳ - لوای ماتم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵ - اهل حرم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.