هوش مصنوعی:
این متن یک مرثیهٔ مذهبی است که به واقعهٔ کربلا و شهدای آن، به ویژه امام حسین (ع) و یارانش میپردازد. شاعر با ذکر مصائب اهل بیت و اسرای کربلا، از خداوند طلب یاری برای اسلام و پیروزی بر دشمنان میکند. همچنین، به وفاداری مردم ایران به ویژه شیراز به اهل بیت اشاره میکند.
رده سنی:
12+
محتوا شامل توصیفات شدید از مصائب کربلا است که ممکن است برای کودکان کمسال سنگین یا ناراحتکننده باشد. همچنین، درک عمیقتر مفاهیم مذهبی و تاریخی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۰۸ - خون جای اشک
یارب! به خون پاک شهیدان کربلا
یارب! به قرب و منزلت و شان کربلا
یارب! به خون فرق علی اکبر رشید
یارب! به خون دیدهٔ لیلای ناامید
یارب! به تشنه کامی عباس نامدار
یارب! به آه و زاری کلثوم دل فگار
یارب! به خون حلق علی اصغر صغیر
کز کینه گشت حنجرش آماجگاه تیر
یارب به آن سری که بریدند از قفا
گه در تنور رفت و، گهی نوک نیزه ها
یارب! به پیکری که فکندند بر زمین
یارب! به سینه ای که لگدکوب شد ز کین
یارب! به دلشکسته گی زینب حزین
یارب! به سوز داغ زین العابدین
یارب! به سوز قلب اسیران بی پناه
یارب! به آه و نالهٔ طفلان بی گناه
یارب! به سوز سینهٔ طفلان بیپدر
یارب! به اشک چشم اسیران خون جگر
یارب! به جسم پاک شهیدان بی کفن
یارب! به لاله های به خون خفته در چمن
اسلام را قوی کن و کفار را زبون
آن را علم بلند کن، این را علم نگون
ایران و هر که هست در این پاک سرزمین
یعنی ز مردمان خداترس و پاک دین
ملکش ز چشم زخم عدو، باد در امان
الطاف تو اهالی او را نگاهبان
اخلاصشان به آل نبی هست فرض عین
سوزند شمع سان، ز غم غربت حسین
نام حسین چو می گذرد بر زبانشان
خون جای اشک، می رود از دیدگانشان
هر سال و، ماه و، هفته و، روز و، شب از وفا
دارند بزم ماتم سلطان دین بپا
«ترکی» بود به مردم شیراز خاک راه
مداح اهل بیت بود با سرشک و آه
یارب! به قرب و منزلت و شان کربلا
یارب! به خون فرق علی اکبر رشید
یارب! به خون دیدهٔ لیلای ناامید
یارب! به تشنه کامی عباس نامدار
یارب! به آه و زاری کلثوم دل فگار
یارب! به خون حلق علی اصغر صغیر
کز کینه گشت حنجرش آماجگاه تیر
یارب به آن سری که بریدند از قفا
گه در تنور رفت و، گهی نوک نیزه ها
یارب! به پیکری که فکندند بر زمین
یارب! به سینه ای که لگدکوب شد ز کین
یارب! به دلشکسته گی زینب حزین
یارب! به سوز داغ زین العابدین
یارب! به سوز قلب اسیران بی پناه
یارب! به آه و نالهٔ طفلان بی گناه
یارب! به سوز سینهٔ طفلان بیپدر
یارب! به اشک چشم اسیران خون جگر
یارب! به جسم پاک شهیدان بی کفن
یارب! به لاله های به خون خفته در چمن
اسلام را قوی کن و کفار را زبون
آن را علم بلند کن، این را علم نگون
ایران و هر که هست در این پاک سرزمین
یعنی ز مردمان خداترس و پاک دین
ملکش ز چشم زخم عدو، باد در امان
الطاف تو اهالی او را نگاهبان
اخلاصشان به آل نبی هست فرض عین
سوزند شمع سان، ز غم غربت حسین
نام حسین چو می گذرد بر زبانشان
خون جای اشک، می رود از دیدگانشان
هر سال و، ماه و، هفته و، روز و، شب از وفا
دارند بزم ماتم سلطان دین بپا
«ترکی» بود به مردم شیراز خاک راه
مداح اهل بیت بود با سرشک و آه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷ - طایر بی آشیان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.