۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵ - بالش زر

روزش چو شب است و شب، شب اول قبر
هرکس که به خانه، زن زشتی دارد

یک روز خوشی به خود نه بیند هرگز
کو همسر زشت بد سرشتی دارد

در مزرع دهر با چنین همسر زشت
حقا که عجب زرعی و کشتی دارد

گر سر بنهد به بالش زر گویا
در زیر سرش نه پخته خشتی دارد

با همچو زنی اگر شبی روز کند
شک نیست که آزار خنشتی دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴ - جاذب خلق
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶ - بخت خفته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.