۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸ - غلام طالع

گر به صنعت عدیل داودی
ور به حکمت نظیر لقمانی

ور به زور آوری و، صف شکنی
اشکبوسی و، پور دستانی

یا به حسن و جمال در عالم
ثانی حسن ماه کنعانی

چون تو را نیست بخت و طالع نیک
بی سبب، هر طرف، شتابانی

گر زمین، آسمان، به هم دوزی
باز محتاج لقمه نانی

رزق بی شک تو را رسد لیکن
لقمه نان به کندن جانی

ور تو را بخت و طالع نیک است
بحر علم استی و سخندانی

خلق خوانند اعلم العلمات
گر چه بی دانشی و نادانی

«ترکیا» رو غلام طالع باش
ور نه در کار خویش، حیرانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷ - محراب دعا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹ - زر و سیم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.