شمارهٔ ۳۳

ناصح چو گذشت از سرم آب
ترسانیم از چه رو، ز غرقاب

چون آب ز سر گذشت غم نیست
گرداب بود و یا که گرد آب

امروز متاع کم بهائی است
چون حرف اضافه حب و احباب

ای آیت حب و رایت صدق
معنی جواد و عین وهاب

طبطاب ذقن به سولجان زلف
جنگی همه سولجان و طبطاب

پیچیده به پای دل به پیری
عشقت چو، به نخل خشک لبلاب

در آتش دل در آب دیده
خلقی چو، سمندرند و سرخاب

از، زلف سیاه تاب دارت
دلها همه با تب اندو، بی تاب

افسوس که هیچکس ندانست
قدر تو یگانه در نایاب

تو هیکل قدس و کعبه کویت
رو، قبله و ابروانت محراب

محبوب جهان توئی به تحقیق
حب تو بود ملاذ احباب

کوچک به بزرگ نازد از چه
رستم نخورد فسوس سهراب

نوشد به عدم روانت معدیت
«حاجب » ز زبان خامه جلاب
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.