۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳

ناصح چو گذشت از سرم آب
ترسانیم از چه رو، ز غرقاب

چون آب ز سر گذشت غم نیست
گرداب بود و یا که گرد آب

امروز متاع کم بهائی است
چون حرف اضافه حب و احباب

ای آیت حب و رایت صدق
معنی جواد و عین وهاب

طبطاب ذقن به سولجان زلف
جنگی همه سولجان و طبطاب

پیچیده به پای دل به پیری
عشقت چو، به نخل خشک لبلاب

در آتش دل در آب دیده
خلقی چو، سمندرند و سرخاب

از، زلف سیاه تاب دارت
دلها همه با تب اندو، بی تاب

افسوس که هیچکس ندانست
قدر تو یگانه در نایاب

تو هیکل قدس و کعبه کویت
رو، قبله و ابروانت محراب

محبوب جهان توئی به تحقیق
حب تو بود ملاذ احباب

کوچک به بزرگ نازد از چه
رستم نخورد فسوس سهراب

نوشد به عدم روانت معدیت
«حاجب » ز زبان خامه جلاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.