هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، به پایان یافتن دوران سختیها و فراق یار اشاره دارد. شاعر با اشاره به بادهنوشی و شادی، از پایان شب تاریک و شروع صبح روشن سخن میگوید. همچنین، او به پایان یافتن فصل خزان و آمدن بهار و شادی بلبلان اشاره میکند. در نهایت، شاعر از عشق و محبت به یار و زیباییهای زندگی میسراید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارههایی به بادهنوشی دارد که مناسبتر است برای سنین بالاتر ارائه شود.
شمارهٔ ۹۸
جور اغیار و غم فرقت یار آخر شد
عهد ناکامی عشاق فکار آخر شد
خم بجوش آمد و برخواست ز میخانه خروش
ابشرو، باده کشان دور خمار آخر شد
ساقیا صبحک الله بده جام صبوح
تا بدانند حریفان شب تار آخر شد
تو بمان تازه بهارا که جهان زنده شود
چه غم ار فصل خزان رفت و بهار آخر شد
داشت هر سحر و فسونی فلک شعبده باز
همه از معجز لعل لب یار آخر شد
بلبلان مژده که بشکفت گل تازه به باغ
عهد گلچین بسرآمد غم خار آخر شد
«حاجبا در دل مردان خدا منزل تست
چون دلت آینه روی نگار آخر شد
عهد ناکامی عشاق فکار آخر شد
خم بجوش آمد و برخواست ز میخانه خروش
ابشرو، باده کشان دور خمار آخر شد
ساقیا صبحک الله بده جام صبوح
تا بدانند حریفان شب تار آخر شد
تو بمان تازه بهارا که جهان زنده شود
چه غم ار فصل خزان رفت و بهار آخر شد
داشت هر سحر و فسونی فلک شعبده باز
همه از معجز لعل لب یار آخر شد
بلبلان مژده که بشکفت گل تازه به باغ
عهد گلچین بسرآمد غم خار آخر شد
«حاجبا در دل مردان خدا منزل تست
چون دلت آینه روی نگار آخر شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.