۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۲

ساقی شب زنده دار وقت صبوح است خیز
باده همرنگ صبح جم شو، در جام ریز

معنی یوسف توئی، از چه زندان در آی
ای مه کنعان حسن در همه مصری عزیز

کیستی ای ذات غیب کت زقدم بوده است
موسی و عیسی غلام مریم و هاجر کنیز

در ره عشقت مرا نیست غم جان و دل
گر شود این ریش ریش ور شود آن ریز ریز

در پی دنیا مرو غافل و احمق مشو
کز جلو آمال تست وز عقب افعال نیز

ز صنع طباخ طبع ببین به سطح زمین
چیده چنان میزبان ظلمت ایوان به میز

جان پی دنیا مکن قانع و درویش باش
که گنج قارون بود پیش تو کم از پشیز

روی چو «حاجب » ز ما ای بت یکتا مپوش
خاک سیه بیش از این بر سر یاران مریز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.