شمارهٔ ۱۳۷
زاغ و لاغ شب در سفیده دم
خفت وزد به دم جفت زد به دم
کس ندیده بود، تاکنون کند
از غزال رام، گرگ هار رم
وقت الصبوح راح فی القلوب
پای خم بخم زیر گل به چم
روبها برو کر بزی بهل
کامد از عرب حیدر عجم
مدعی، تو را با بیان چکار
تا بکی زنی پیش ما، منم
سم اژدرم نیش چون زند؟
عقربم ز دم، افعیم ز دم
چیره شد به جنگ، صلح زین سپس
تیغها کشد در نیام نم
چارده خط است در کدوی ما
هر یکی به از هفت جام جم
پیش جام ما است، رهن جاودان
رخت و بخت کی تخت و تاج جم
عزم و جزم تو «حاجبا» برید
هم ز پیل پی هم ز شیر شم
خفت وزد به دم جفت زد به دم
کس ندیده بود، تاکنون کند
از غزال رام، گرگ هار رم
وقت الصبوح راح فی القلوب
پای خم بخم زیر گل به چم
روبها برو کر بزی بهل
کامد از عرب حیدر عجم
مدعی، تو را با بیان چکار
تا بکی زنی پیش ما، منم
سم اژدرم نیش چون زند؟
عقربم ز دم، افعیم ز دم
چیره شد به جنگ، صلح زین سپس
تیغها کشد در نیام نم
چارده خط است در کدوی ما
هر یکی به از هفت جام جم
پیش جام ما است، رهن جاودان
رخت و بخت کی تخت و تاج جم
عزم و جزم تو «حاجبا» برید
هم ز پیل پی هم ز شیر شم
وزن: فاعلات فع فاعلات فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.