۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶

نفسی بی جمال دلبر ما
خود نگیرد قرار دل بر ما

روز و شب خوش در آتش عشقش
دل بود عود و سینه مجمر ما

ذوق مستان ما اگر خواهی
جرعه نوش کن ز ساغر ما

مهر و ماه و ثوابت و سیار
همه هیچند پیش اختر ما

پادشاه ممالک عشقیم
عقل چون چاکر است در بر ما

آنچه از چشم خلق پنهانست
هست روشن برأی انور ما

تافت نور خوش از علی بر دل
دل شد آئینه منور ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.