هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، درد و رنج عاشق، و بیوفایی معشوق سخن میگوید. شاعر از غمهای عشق شکایت دارد و معشوق را به سنگدلی متهم میکند. همچنین، از زیباییهای معشوق و تأثیر عمیق عشق بر زندگی خود میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهای است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند کفر و ایمان ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۵۲
ز من مپرس دلت از چه روی خونینست
ازآن بپرس که عاشق کشیش آیین است
فغان که زار بتیغ غمم بخواهد کشت
مهی که با دگران مهر و با منش کینست
غبار نیست که بر گرد عارضش بینی
کشیده بر ورق گل خط ریاحینست
حریم سینه مجنون نشیمن لیلیست
رواق دیده فرهاد و قصر شیرینست
تراکه مسند شاهیست تکیه گه چه غمت
زمن که بسترم از خار و خاره بالینست
ز کفر زلف تو ایمن توان بودن
که دزد خانه ایمان و رهزن دینست
دری که سفت بوصف رخ تو نور علی
هزار مرتبه بهتر ز عقد پروینست
ازآن بپرس که عاشق کشیش آیین است
فغان که زار بتیغ غمم بخواهد کشت
مهی که با دگران مهر و با منش کینست
غبار نیست که بر گرد عارضش بینی
کشیده بر ورق گل خط ریاحینست
حریم سینه مجنون نشیمن لیلیست
رواق دیده فرهاد و قصر شیرینست
تراکه مسند شاهیست تکیه گه چه غمت
زمن که بسترم از خار و خاره بالینست
ز کفر زلف تو ایمن توان بودن
که دزد خانه ایمان و رهزن دینست
دری که سفت بوصف رخ تو نور علی
هزار مرتبه بهتر ز عقد پروینست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.