هوش مصنوعی: این متن شعری است که از گذر زمان و تغییرات زندگی سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی‌های جوانی و شادی‌های کودکی یاد می‌کند و سپس به پیری و سختی‌های آن اشاره می‌کند. در ادامه، شاعر به مفاهیم معنوی مانند حق، حقیقت، و عشق به حیدر (علی) پرداخته و از اهمیت این مفاهیم در زندگی سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به نادانی و جهل انسان‌ها اشاره کرده و از آنها می‌خواهد که به سوی حقیقت و پرهیزگاری روی آورند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌ی ادبی و معنوی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۴

این طارم بی‌قرار ازرق
بربود زمن جمال و رونق

وان عیش چو قند کودکی را
پیری چو کبست کرد و خربق

گوشم نشنود لحن بلبل
چون گشت سرم به رنگ عقعق

ای تاخته شصت سال زیرت
این مرکب بی‌قرار ابلق

با پشت چو حلقه چند گوئی
وصف سر زلفک معلق؟

یک چند به زرق شعر گفتی
بر شعر سیاه و چشم ازرق

با جد کنون مطابقت کن
ای باطل و هزل را مطابق

بیدار شو و به دست پرهیز
چون سنگ بگیر دامن حق

آزاد شد از گناه گردنت
هرگه که شدی به حق مطوق

حق نیست مگر که حب حیدر
خیرات بدو شود محقق

گیتی همه جهل و حب او علم
مردم همه تیره او مروق

آن عالم دین که از حکیمان
عالم جز ازو نشد مطلق

بی‌شرح و بیان او خرد را
مبهم نشود هگرز منطق

ابلیس برید ازان علاقت
کو گشت به دامنش معلق

در بحر ظلال کشتیی نیست
جز حب علی به قول مطلق

ای غرقه شده به آب طوفان
بنگر که به پیش توست زورق

غرقه شدیئی به پیش کشتی
گر نیستیی به‌غایت احمق؟

جز بی‌خردی کجا گزیند
فرسوده گلیم بر ستبرق؟

دیوانه شدی که می ندانی
از نقرهٔ پخته خام زیبق!

بشنو ز نظام و قول حجت
این محکم شعر چون خورنق

بر بحر مضارع است قطعش
طقطاق تنن تنن تنن طق
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.