۱۰۱ بار خوانده شده
بزم جان را جز تو جانانی کجاست
ملک دل را جز تو سلطانی کجاست
چون رخت ماهی نتابید از فلک
چون قدت سروی ببستانی کجاست
دل شبستانست و رخسار تو شمع
همچنین شمع و شبستانی کجاست
چز گلستان حریم کوی تو
بلبل جان را گلستانی کجاست
عاشقان را همچو موی و روی تو
در جهان کفری و ایمانی کجاست
تو سلیمانی و لعلت خاتمست
خود بگو جز تو سلیمانی کجاست
بر رخت چون نور عین و لام و یا
واله و شیدای و حیرانی کجاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ملک دل را جز تو سلطانی کجاست
چون رخت ماهی نتابید از فلک
چون قدت سروی ببستانی کجاست
دل شبستانست و رخسار تو شمع
همچنین شمع و شبستانی کجاست
چز گلستان حریم کوی تو
بلبل جان را گلستانی کجاست
عاشقان را همچو موی و روی تو
در جهان کفری و ایمانی کجاست
تو سلیمانی و لعلت خاتمست
خود بگو جز تو سلیمانی کجاست
بر رخت چون نور عین و لام و یا
واله و شیدای و حیرانی کجاست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.