هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد هجران و عشق شدید است. شاعر از فراق یوسف (نماد معشوق) و گذر از ایمان به کفر در برابر زیبایی معشوق سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به تأثیر عمیق نگاه معشوق بر جان عاشقان دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'کفر' و 'ایمان' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۷۷

یوسف مصر دلم از چه ز کنعان بگذشت
صبح وصلم بدمید و شب هجران بگذشت

از حرم هرکه درآمد بدر دیر مغان
کفر زلف تو بدید از سر ایمان بگذشت

هرکه بگشاد برخسار تو جانا نظری
چون من بیدل حیران شد و از جان بگذشت

ای بسا جان مقدس که شدش خاک نشین
سرو ناز تو براهی که خرامان بگذشت

هرکه بگشاد برخسار تو جانا نظری
همچو من بیدل و حیران شده از جان بگذشت

عاشقان را سرو سامان شده تا نور علی
در ره عشق بتان از سرو سامان بگذشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.