۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۹

این گل گلشن دل یا رخ دلدار منست
غنچه گلبن جان یا دهن یار منست

موسی اینجا ارنی گوی چرا روننهد
کاتش طور وی ازآه شرربار منست

صنما کافر عشقم بحرم چون بروم
کوی تو میکده و موی تو زنار منست

گر کشم باده از لعل لبت کار مدار
زانکه از لعل لبت باده کشی کار منست

من که در بستر غم سربودم بالش درد
جز غم و درد تو جانا که پرستار منست

ساقیا در قدح آن حمرت عکس می ناب
از گل روی تویا ز اشگ چه گلنار منست

شده تا طالعم از مشرق دل نور علی
سینه از پرتو آن مطلع انوار منست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.