۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۹

بدل این نکته از جان می تراود
که جان از لعل جانان می تراود

گرم هندوی خالش راه دین زد
ز کفر زلفش ایمان می تراود

بود بحر معانی هر بیانی
کز آن لعل درافشان می تراود

بدل صد ساله تیری کز تو دارم
هنوزش خون ز پیکان می تراود

نیفشانید دامان سرشکم
کز آن صد بحر عمان می تراود

بجز نور علی آن کیست کامروز
ز کلکش آب حیوان می تراود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.