هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از سوزش عشق و درد فراق سخن می‌گوید. شاعر از سوزش درونی خود می‌نالد و بیم آن دارد که این آتش به معشوق نیز سرایت کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند نور علی و وادی ایمن دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارند.

شمارهٔ ۱۰۱

مرا گر پای تا سر تن بسوزد
ترا کی دل بحال من بسوزد

مزن بر آتشم دامن که ترسم
ترا از شعله اش دامن بسوزد

بتن تابی که دارم از تب عشق
عجب نبود که پیراهن بسوزد

بهر روزن که از دل دود آهم
برون آرد سر آن روزن بسوزد

بگلشن گر رسد بوئی ز داغم
هزاران لاله از گلشن بسوزد

بترس از برق آه خوشه چینان
که میترسم ترا خرمن بسوزد

دل از نور علی موسی جان را
چو نخل وادی ایمن بسوزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.